هستیهستی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

هستی فنچ باباش

من هستی هستم(فاطیما)الان ۱۲ سالمه ،یه خواهر کوچولو و یه داداش ۵ ساله دارم ،من ۴ تا اسب دارم و عاشق اسب سواریم ،من عاشق خانوادمم

داستان این روزها

د خترم هر روز شیرین تر و شیرین تر می شود.تازگیها برا درخواست انجام هر کاری با لحن دوست داشتنی و زیبایش می گوید جونِ خودت و بیشتر مواقع مجبور تسلیم این لحن بچه گانه شوی. گاه مادر میشود برای بزرگترها مواظب غذای داغ ماست و گاهی به پیروی از من با پدرش دعوا می کند که چرا مواظب نبوده و چیزی زمین ریخته.گاه راه را نشانمان میدهد میگم مامان سرم درد میکنه میگه خوب قرص بخور.بیشتر وقتها از انجام دادن انچه به او سپرده میشود سرباز میزند حتی از انتخاب کردن سی دس کارتون میگه آخه من کمرم درد میکنه خودت بیا انتخاب کن... از بازی با نوت و گوشی خسته شده و میرود سراغ برنامه های کاربردی شعر می خواند و خودش ضبط میکند.برای خودش عکس می گیرید بی سوژه خلاصه ...
31 شهريور 1392
1